چرا پناهجویان به صورت قانونی مهاجرت نمی‌کنند؟

سیستم‌های بین‌المللی پناهندگی، که عمدتاً بر اساس کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل متحد بنا شده‌اند، اغلب محدودکننده هستند. بسیاری از کشورها با استفاده از رویه‌های اداری و موانع قانونی، تلاش می‌کنند تعداد پناهجویانی را که می‌پذیرند، به حداقل برسانند. حتی در کشورهایی که ادعای حمایت از حق پناهندگی دارند، این روند چنان پیچیده و دشوار است که بسیاری از افراد هیچ راه قانونی برای فرار از خطرات ندارند و مجبور به استفاده از مسیرهای غیرقانونی و پرخطر می‌شوند.

سوالی که اغلب پرسیده می‌شود این است: «چرا آن‌ها به صورت قانونی به اینجا نمی‌آیند؟» این پرسش معمولاً با این فرض همراه است که مسیرهای قانونی و ایمن برای کسانی که در شرایط بحرانی قرار دارند، وجود دارد تا بتوانند درخواست پناهندگی دهند. همچنین، این سوال به‌طور ضمنی فرض می‌کند که افرادی که از جنگ، آزار و شکنجه و سایر خطرات فرار می‌کنند، می‌توانند به‌سادگی یک روند مشخص را دنبال کرده و مطابق با قوانین بین‌المللی پناهندگی بگیرند. اما واقعیت بسیار پیچیده‌تر است. 

سیستم‌های بین‌المللی پناهندگی، که عمدتاً بر اساس کنوانسیون پناهندگان سازمان ملل متحد بنا شده‌اند، اغلب محدودکننده هستند. بسیاری از کشورها با استفاده از رویه‌های اداری و موانع قانونی، تلاش می‌کنند تعداد پناهجویانی را که می‌پذیرند، به حداقل برسانند. حتی در کشورهایی که ادعای حمایت از حق پناهندگی دارند، این روند چنان پیچیده و دشوار است که بسیاری از افراد هیچ راه قانونی برای فرار از خطرات ندارند و مجبور به استفاده از مسیرهای غیرقانونی و پرخطر می‌شوند. 

داستان‌های واقعی زیر، بر اساس پرونده‌های مستند سازمان‌های حقوق بشری، نشان می‌دهند که چرا بسیاری از پناهجویان مجبورند برای رسیدن به امنیت، خطرات بزرگی را متحمل شوند. 

داستان جایرو: فرار از آزار مذهبی در کوبا 

جایرو، کشیشی در کوبا، به دلیل امتناع از اجرای دستورات دولت برای سرکوب آزادی‌های مذهبی، هدف فشارهای دولتی قرار گرفت. او همیشه مراقب بود که فعالیت‌هایش سیاسی نشود، اما مقامات حزب کمونیست از او خواستند که برخی از اعضای کلیسای خود را از جلسات محروم کند، از جمله مادر یکی از جوانان کلیسا که پس از شرکت در تظاهرات سیاسی بازداشت شده بود. 

جایرو مخالفت کرد و در نتیجه، دولت کسب‌وکار تعمیر دوچرخه او را تعطیل کرد، فرزندانش در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، و او در نهایت مجبور شد از سمت کشیشی استعفا دهد. در نهایت، مأموران دولتی به او گفتند که یا کوبا را ترک کند، یا با زندان مواجه شود. 

جایرو می‌دانست که درخواست ویزا برای سفر قانونی به آمریکا تقریباً غیرممکن خواهد بود. بنابراین، تنها مسیر باقی‌مانده سفر غیرقانونی از طریق نیکاراگوئه بود، کشوری که به کوبایی‌ها اجازه ورود بدون ویزا را می‌دهد. او و خانواده‌اش مجبور شدند از طریق مسیرهای خطرناک زمینی از نیکاراگوئه به مکزیک بروند و مرزها را به‌صورت غیرقانونی عبور کنند. 

پس از رسیدن به مکزیک، جایرو در یک مرکز پناهجویان درخواست خود را برای برنامه پذیرش بشردوستانه آمریکا ثبت کرد و پس از چند هفته موفق به دریافت مجوز ورود شد. اما این روند نه ساده بود، نه ایمن، و نه کاملاً قانونی. او و خانواده‌اش مجبور شدند در طول مسیر از گروه‌های خلافکار و قاچاقچیان انسان دوری کنند و در معرض خطرات فراوانی قرار گرفتند. 

داستان جون-هی: فراری که به اسارت ختم شد 

جون-هی در کره شمالی بزرگ شد و کاملاً وفادار به رژیم کیم جونگ اون بود. اما با تشدید بحران اقتصادی، کمبود غذا در کشور افزایش یافت و او شاهد ناپدید شدن بسیاری از همسایگانش بود که برای زنده ماندن به چین فرار کرده بودند. 

جون-هی برای کمک به خانواده‌اش تصمیم گرفت به چین برود و کار کند. او با مردی آشنا شد که قول داد او را به چین ببرد و برایش شغل پیدا کند. اما پس از عبور از رودخانه یخ‌زده در مرز کره شمالی و چین، متوجه شد که او را به یک ازدواج اجباری فروخته‌اند. 

پس از یک سال تحمل آزار و اذیت در خانه همسرش، او سرانجام توانست از طریق یک شبکه مخفی مسیحی کمک بگیرد. این گروه به او پیشنهاد کردند که به ویتنام فرار کند و از آنجا در سفارت کره جنوبی درخواست پناهندگی دهد. اما رفتن به سفارت کره جنوبی در چین غیرممکن بود، زیرا دولت چین پناهجویان کره شمالی را بازداشت و به کشورشان بازمی‌گرداند، جایی که با زندان یا حتی اعدام روبه‌رو می‌شوند. 

جون-هی تصمیم گرفت این سفر خطرناک را امتحان کند، اما در شهر چونگ‌زو، توسط پلیس چین بازداشت شد. هیچ‌کس نمی‌داند چه بر سر او آمد، اما احتمالاً به کره شمالی بازگردانده شد، جایی که سرنوشت او بسیار ترسناک خواهد بود. 

داستان سلیم: انتظار بی‌پایان در شرایط قانونی 

سلیم، مردی مسیحی از پاکستان، به اتهام واهی کفرگویی متهم شد، جرمی که در کشورش می‌تواند حکم اعدام داشته باشد. او و خانواده‌اش فرار کردند و به تایلند پناه بردند، جایی که درخواست پناهندگی خود را به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) ارائه کردند. 

سلیم موفق شد وضعیت رسمی پناهندگی را دریافت کند، اما مشکل تازه شروع شد. از آنجا که تایلند عضو کنوانسیون پناهندگان نیست، او نمی‌توانست به‌طور قانونی کار کند، فرزندانش نمی‌توانستند به دانشگاه بروند، و هیچ راه مشخصی برای اسکان مجدد در کشوری امن نداشت. 

هشت سال از آن زمان گذشته است، و سلیم همچنان در تایلند گیر افتاده است. او تلاش کرد مسیر قانونی را دنبال کند، اما حتی با وجود به رسمیت شناخته شدن به‌عنوان پناهنده، هنوز در بلاتکلیفی و ترس از اخراج به پاکستان زندگی می‌کند. 

واقعیت پناهجویی در جهان امروز 

داستان‌های جایرو، جون-هی و سلیم تنها نمونه‌هایی از میلیون‌ها انسانی هستند که هیچ راه قانونی برای نجات ندارند. این روایت‌ها نشان می‌دهند که: 

1. مسیرهای قانونی برای پناهندگی تقریباً مسدود هستند – بسیاری از کشورها سیاست‌های مهاجرتی خود را طوری طراحی کرده‌اند که مانع از درخواست پناهندگی شوند. 

2. سیستم بین‌المللی پناهندگی ناکارآمد و قدیمی است – سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، دیگر پاسخگوی بحران‌های امروز نیست. 

3. پناهندگی غیرقانونی نیست – قوانین بین‌المللی تصدیق می‌کنند که افراد تحت آزار و شکنجه ممکن است ناچار شوند به‌صورت غیررسمی از مرزها عبور کنند. 

4. حتی مسیرهای قانونی نیز اغلب به بن‌بست می‌رسند – همان‌طور که در مورد سلیم دیدیم، حتی پناهجویانی که قانونی عمل می‌کنند، ممکن است سال‌ها در برزخ باقی بمانند. 

امروزه ۳۷.۹ میلیون پناهنده و ۸ میلیون پناهجو در سراسر جهان وجود دارند. در حالی که بی‌ثباتی جهانی در حال افزایش است، بسیاری از کشورها نه‌تنها کمک کافی ارائه نمی‌دهند، بلکه عمداً روند پناهندگی را دشوارتر می‌کنند. 

سؤال اصلی نباید این باشد که «چرا آن‌ها به صورت قانونی نمی‌آیند؟» بلکه باید پرسید: «چرا مسیرهای قانونی برای پناهجویان این‌قدر محدود است؟»

https://forbinfull.org/2024/10/29/why-dont-they-just-come-here-legally/#more-7086

کد خبر 24058

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 14 =